شعر بسیار زیبای شب از سروده های محمد مهدی سیار | تکستبـــاز
صبحیم و از خزانه شب بردمیدهایم
آرِی قسم به شب – شب رفته- سپیدهایم
آری قسم، قسم به شب آن دم که رام شد
رفته ست رفته رفته شب و ما رسیدهایم
شب بود و شبهه، شایعه قهر آسمان
از هر شهاب زخم زبانی شنیدهایم
گفتیم: قهر نیست خدا...آشتی ست او
گفتیم: ما که این همه نازش خریدهایم...
ما را به حال خویش نخواهد گذاشت، ما
سختیکشیدهایم، یتیمیچشیدهایم
آخر خودش هم از دلمان در می آورد
دنیا و آنچه را که شنیدیم و دیدهایم
دریا! مزن به سینه ما دست رد که ما
گر قطره ایم از آب وضویی چکیدهایم...
از محمد مهدی سیار