متن های بسیار زیبا در رابطه با سیگار و تنهایی
صبحی که به جای عـــشق با یک سیگار شروع شود…
یک شروع دوبـــــاره نیست …
امتداد پایان اســــــت …
برای کســـــی که دیگر امیــــدی به ادامه ندارد …
.
.
.
درست است که آذر است اما من بهمن میکشم و قلبم تیر …
.
.
.
غم ها…
هجوم آورده اند،
ومن فقط ارتش بیست نفره پاکت سیگارم را دارم . . !
.
…
.
.
سال هاست
هیچ هوایی از این اتاق غمگین
به کوچه ام نمی کشاند
جز هوس سیگاری که عصر ها
آتش بی تابی هایم را
در امتداد خیابانی شلوغ
روبروی پنجره ای خالی از تو …
خاموش می کند …
“اصغر معاذی”
.
.
.
این روز ها سیگارم را نصفه میکشم …
چون تو همیشه میگفتی یک نخ روشن کن دوتایی بکشیم …
.
.
.
مآ نسـلے هستیـمـ …
ڪﮧ بچـگے بـراے تنبیـﮧ مـاטּ …
خودڪـآر بیـن انگشتآنمآטּ میگـذآشتنـد …
و مـآ حـآل …
خـود براے تنبیـﮧ …
سیگـآر بیـטּ انگشتـآטּ میگذاریـمـ …
.
.
.
مرد بغض نمیکند . . .
مرد گریه نمیکند . . .
مرد نمی شِکند . . .
فقط سیگاری روشن میکند
و آرام و بی صدا لابلای دود و شعر میمیرد . . .
.
.
.
من سرد
هوا سرد
برف سرد
پاییز سرد
تو با من سرد
دنیای من سرد
همه چی سرد ولی سیگارم گرم !
این تضاد برای یه لحظه مرا به آرامش میبرد …
.
.
.
کبریت را روشن میکنم و آرام کنار گوش سیگار می گویم :
عصر ، عصر نامردهاست رفیق !
و یک بار دیگر برای آرامش خودم . . .
رفیق سوزی میکنم . . .
.
.
.
حس اون سیگار رو دارم که همه جا حرف از ترک کردنشه . . !
.
.
.
لب های کبود
زیر چشمان سیاه
لاغر
خسته
تنها
گوشه گیر
همه گفتند که از سیگار شروع شد . . .
خوشحال باش !
این بار هم قِصر در رفتی . . .
داغ های صورتم ، خنجری شد بر تـن سیگار . . .
.
.
.
در طول یک سیگار . . .
رؤیای یک دیدار . . .
اینجا سکوت محض . . .
دلتنگی بسیار . . .
بهت و فراموشی . . .
فکر هم آغوشی . . .
خاکستر و تکرار . . .
در طول یک سیگار . . .
.
.
.
بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛
من از سیگار خیلی کام گرفتم !
.
.
.
سیگار کشیدنم را کلاس نامیدند ؛
نمی دانستند که من از کلاس زندگی مدتهاست اخراج شده ام !
.
.
.
ته سیگارهایم پوکه های خاطرات است که شلیک می کنم وسط مغزم!
مـــی کُشد مرا…
اما شاید تورا فراری دهد از ذهنم!
هــــمه را خطا زدم پــــــــــــــاکت بــــعـــــدی، خـــشــابـــی دیـــگــــر..
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭ ﺗﺮﮎ ﮐﻦ. ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ؟
ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﺕ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺿﺮﺭﺵ ﺍﺯ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﮐﻤﺘﺮﻩ !
.
.
.
مردانه که دلت بگیرد کدام زن میخواهد آرامت کند…؟
مردانه که بغض کنی چه زنی توانایی آرام کردنت را دارد…؟
مرد که باشی حق این ها را نداری…
مرد که باشی حق ات فقط در دل نگهداشتن است
مرد که باشی از دور نمایِ کوهی را داری
مغرور و غمگین و تنها
مرد که باشی شب که دلت بگیرد یک نخ سیگار روشن میکنی و خودت . . .