متن نوشته های غمگین و احساسی سری جدید
زن دوست داشتن ِ نصفه و نیمه نمی فهمد
یک زن را
یا باید پرستید
یا به حال خود رها کرد …
خاکستری ، فرسوده اش می کند
افسرده اش می کند …
بیشتر از نبودنت …
بیشتر از سیاه مطلق …
.
.
.
بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند
شهریار
.
.
.
پلاک، کوچه ، حتی آدرس خانه ام را عوض کرده ام
اما چه فایده؟
یاد تو در پرت ترین خیابان های این شهر هم مرا به راحتی پیدا میکند . . .
.
.
.
خرافات است که میگویند هر چیز را بشماری کم میشود
من روزها را شمردم
از روزهای نبود تو هیچ کم نشد . . .
.
…
.
.
من قولِ تو را به تمامِ شهر داده بودم
به تمام کوچه های بن بست
به تمام سنگفرشهای خیس
به تمام چترهای بسته
به تمام کافه های دنج
اما حالا که فنجان ها
از من نا امید شده اند
باور میکنم
از اول هم کافه چی
قولِ تو را
به قهوه ی دیگری داده بود !
.
.
.
من مانده ام و حلقه طنابی در مشت
با رفتن تو به زندگی کردم پشت
بگذار که فردا برسد میشنوی
دیروز غروب، عاشقی خود را کشت
.
.
.
هیچ وقـت دلِ اونــایــی که گــریــه شــون بــی صــداســت رو نــشــکـنیــد
ایــن آدمــا هــیــچــکــسُ نـــدارن کــه اشــکــاشــونُ پــاک کـــنــه . . .
.
.
.
از تو
در دلم بهارها مانده است و
بر سرم زمستان ها!
احسان پرسا
.
.
.
“چـادر سـیاه” مـادرم
گوشه اش را می گرفتم و راهم را
از میان هیاهوی بازار پیدا می کردم
زبری اش، بهتر از هر دست نوازشگری
مرهمِ اشکهایم می شد
حالا در این بیـراهه …
منِ سرگردان و گریان چه کنم …!؟
فرزاد شاهی زارع
.
.
.
شب کــه مـی شــود
شــروع مـی شــود ای کـــاش هــای مـن بــرای داشتـنت…
.
.
.
حالم را نپرس !
نگذار دروغ بگویم : خوبم …
خیالت راحت می شود
و من
تنهاتر می شوم …
فاروق مظلومی
.
.
.
پاییز آمد اما باران نیامد
شاید آسمان به معشوقش رسیده است و دیگر دلــش نمیخواهد گریه کند…
.
.
.
یک مرد برای عاشق شدن
به یک لحظه نیاز دارد
برای فراموش کردن
به یک عمر
نزار قبانی
.
.
.
این خیابانی را که
داری
قدم زنان از من دور می شوی
بن بست است!
آخر
به سوی من باز خواهی گشت…
یا دستت را به من بده
تا قدم زنان کوچه بن بست را باز گردیم
یا
تمام کوچه های بن بست شهر را
قدم زنان
فتح خواهم کرد…
امین فلکی
.
.
.
وقتی برای پیاز اشک ریختی و برای من نه
تازه فهمیدم که برای تو نه سر پیاز بودم و نه ته پیاز…
.
.
.
تو رفته ای
و بحرانِ نوشیدن چای بی تو در این خانه
مهمترین بحران خاورمیانه است و
این احمق ها هنوز سر نفت می جنگند . . !
پوریا عالمی
.
.
.
ﺑﻌﺪ از اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎل ﺑﺎز ﻫﻢ ﺗﻮ را دﯾﺪم و ﻗﻠﺒﻢ ﻟﺮزید
ﺣﺲ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺑﻮد!
ﺣﺲ ﻟﯿﻮان ﺗﺮک ﺧﻮردﻩ ﮐﻪ ﭘﺮ ﻣﯿﺸﻮد از ﭼﺎﯾﯽ داغ . . .
.
.
.
کدام را بنویسم
کدام رابسپارم …؟!
دلی که از تو گرفته
دلی که بی تو گرفته …
.
.
.
گاه گاهی که دلم می گیرد
پیش خود می گویم :
آن که جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز …!؟
حمید مصدق
.
.
.
بی تو مدتـهاست کــه کــوچــانده ام
بـُــغـضهــای بـی آشـیـانه را بـه لـبخـَنـدهـای نـاشـیانـه . . .
.
.
.
ﻫﻤﻴﺸﻪ بر آنم
ﺗﺎ ﺩِﻝ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻧﺸﻜﻨﻢ !
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ،
ﺗﻜﻪ ﺗﻜﻪ ﺍﻡ …
ﺍﻳﻠﻬﺎﻥ ﺑﺮﻙ
.
.
.
تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
درجهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن
.
.
.
روزی میرسد که دلت برای هیچ کس
به اندازه ی من تنگ نخواهد شد
برای نگاه کردنم
خندیدنم
اذیت کردنم
برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی
روزی خواهد رسید در حسرت تکرار دوباره ی من خواهی بود
می دانم روزی که نباشم
“هیچ کس تکرار من نخواهد شد”
.
.
.
ساده بودم
ساده دیدم
ساده باختم
ساده عاشق شدم
ساده حفظش کردم
ساده کنارش ماندم
ساده گفتم دوستت دارم
ساده نگاهم کرد و خندید
ساده گفت از تو دلیل میخواهم
ساده از کنارم گذشت و بی دلیل رفت
غافل از اینکه عشق نیازی به دلیل نداره
و بی خبر از اینکه چیزی که ابدی و ماندگارست سادگیست
