متن نوشته های طنز و خنده دار | تکستبـــاز

تکستباز-اس ام اس جک و خنده دار

متن نامه اعتراض کفاشیان به AFC منتشر شد :
رئیس محترم AFC سلام
:D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
:D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
:D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
با تشکر

.
.
.
مورد داشتیم
پسره تو صف نونوایی از دختره پرسیده چند نفر جلوی شما هستند؟
دختره گفته:
دو تا خواهر بزرگتر از خودم هستند
ولی من برای ازدواج مشکلی ندارم،
ما اصلا از این رسمها نداریم :| :D
.
.
.
تو این فیلم خارجیا میخوان بچه رو شاد کنن،
یه دونه شکلات در میارن میدن بهش!
حالا عموی ما می خواست ما رو شاد کنه،
پلکاشو برمی گردوند ما عین سگ می ترسیدیم :|
.
.
.
پسر: عزیزم ماشینم رو فروختم!
دختر: از اولشم مى دونستم دوسم نداری،باى!
پسر: آخه خواستم بگم یه بهترش رو گرفتم!
دختر: نفــــــــــــــــــــــــــــــس من کیه؟! :|
.
.
.
رفتم ثبت احوال میگم میخوام اسممو عوض کنم
میگه چی میخوای بذاری ؟
میگم ” لایک کن پی وی بگو ”
بیرونم کردن نامردااا
آقا مگه اسم نیست این ؟!
نصف اددلیستای لاینم اسمشون همینه خب :|
.
.
.
ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ:
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ: ﺟﻌﺒﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ
ﺁﻟﻤﺎﻥ: ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ، ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺿﺪ ﺁﺗﺶ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ
ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ: ﺟﻌﺒﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ، ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ
ﺍﯾﺮﺍﻥ: ﻗﻠﯿﻮﻥ، ﺯﻏﺎﻝ، ﻣﻨﻘﻞ، ﺑﺎﺩﺑﺰﻥ، ﯾﻪ ﭼﻤﺎﻕ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻋﻮﺍ :|
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ :D
.


.
.
یه توصیه ی علمی به آقایونی که میخوان برن خواستگاری
به مادر عروس بگین من فکر کردم شما خواهر بزرگترشین!
یعنی تأثیری که این جمله داره،
کتاب های قلمچی و گاج و ماهان در قبولی کنکور نداره :)
.
.
.
مراسم خواستگارى ، پدر عروس : آقا داماد چیکارن ؟
پدر داماد : ایشون میتونن تو شرایط فعلی زنده بمونن !!
پدر عروس:هزار ماشالله ، مبارکــــــــــــه :D
.

جوک
.
.
شبا ۹۹ درصد مغزم موافقه بخابم
اما اون یک درصد باقیمونده میگه :
بیا درمورد اینکه چرا پنگوئنا زانو ندارن فکر کن :|
.
.
.
پسره استایلش مثل فرغونیه که ازطبقه ۱۲أم افتاده
سربازیشو باعقل ناقصش معافیت گرفته ، اونوقت واسه بی شوهری جک میگه!
خب کلنگ، موجود ناشناخته ی جنگل های ماداگاسکار، بیل بدون دسته …
اگر قراره تو شوهر باشی که دختره وبا بگیره زندگیش قشنگتره!
والاااا :|
.
.
.
کلا تو آهنگای ایرانی یا ع*ن غم رو در میارن یا ع*ن شادی رو
طرف با نیش باز و قر میخونه
“باز منو کاشتی رفتی.تنها گذاشتی رفتی…”
خوشحالی؟ اسکلی خب؟ :|
.
.
.
جریمه AFC برای داور بازی ایران عراق ” بنجامین ویلیامز ”
به مدت یک سال رانندگی با پراید !
به مدت یک سال استفاده از تبلت مارشال !
به مدت یک سال استفاده از اینترنت ایران :|
.
.
.
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ
ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺘﻪ :
ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺸﯿﺪﯾﻦ !؟
ﮔﻔﺘﻪ تقریبا ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ :| :|
ﺻﺎﺣﺐ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻻﯼ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪﻩ
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﯿﺎﺩ!
ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﻫﻢ ﺯﺩﻥ ﻧﯿﻮﻓﺘﺎﺩﻩ میگه من کلاغم!
.

جوک
.
.
کاش میشد یه جوری کَلَتو بکنی زیر پتو
که دماغت بیرون میموند :|
.
.
.
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﯿﺲ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺳﺘﺎﺩ ! ﻭﯾﻨﺪﻭﺯﺵ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟! :|
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻣﺮﺩ . . .
.
.
.
به امید روزی که بفهمیم از جون یخچال چی میخوایم !
.
.
.
خانمه به شوهرش پیامک میده:
سلام عزیزم، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد “۱”
و اگه میخوای بریم خونه مامانت
سینوس ۲۳به توان ۷ تقسیم بر ۲/۷۶۳ ضربدر ۶۵۷
رادیکال ۵ به توان ۲ تانژانت ۷۸۶ مبنای ۲۱” رو پیامک کن !
جواب شوهر جالبه!
۰/۰۵۷۳۸۷۷۷۳۲۵
:D
.
.
.
ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺭﻓﻴﻘﻤﻮ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ
ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ : الاااااغ …
۶ ،۷ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ |:
این آمار واسه کشورمون فاجعس !
.

جوک
.
.
همکارم تعریف میکنه
میگه توی مترو یه پیرزنه رو دیدم میگفت من ۵ تا بچه داشتم !
دو تاشون اسیر شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
همکارم میگفت همه ی خانوما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم که چه شیرزنه صبوریه !
بعد پیرزنه ادامه میده که
دو تا دختر داشتم که ازدواج کردن اسیر شدن
سه تام پسر داشتم که ازدواج کردن شدن مفقودالاثر :|
.
.
.
اوایل انقلاب همه خواننده ها
قیافه شون شبیه کفتربازا و راننده تریلی ها بود بجز
” سیاوش قمیشی ”
لامصب از همون اول شبیه معلم فیزیک بود :D
.
.
.
روزی شخصی نزد بزرگی رفت
و گفت سوالی دارم که نمیتوانم جلوی جمع بگویم
بزرگ حاضران را بیرون کرد و شخص سوالش را پرسید
ولی چون همه رفته بودند بیرون
کسی نمیدونه چه سوالی کرد و چه جوابی شنید !
شرمندتون شدم ببخشید :lol:
.
.
.
یارو ﻣﯿﺮﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ
ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻛﺮﻓﺲ ﻣﯿﺪﻥ
ﺷﺎﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ
ﺑﻬﺶ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺳﺒﺰﻯ ﻣﯿﺪﻥ !!
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯿﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﭽﺮﻡ :|
.

جوک
.
.
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻯ ﺷﻤﺎﻡ ﻳﻪ ﻛﻴﻒ ﻗﺪﻳﻤﻰ ﻭ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻫﺴﺖ
ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻯ ﻣﺪﺍﺭﻙ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺳﻨﺪﺍ ﺭﻭ ﺗﻮﺵ ﻣﻴﺬﺍﺭﻳﻦ؟!
ﻻﻣﺼﺐ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﻩ :)
.
.
.
وقتی ورزشکارا مصاحبه می کنن، کلاً تحت هر شرایطی ،
سطح مسابقات نسبت به سال قبل خیلی بالاتر بوده :|
.
.
.
مورد داشتیم یارو رفته فروشگاه لوازم یدکی گفته:
چماق زیر صندلی نیسان سمت راننده دارید؟؟
میگن فروشنده خودشو تو انبار مخفی کرده
نور بهش میخوره جیغ میکشه :( :|
.
.
.
کودکی گل فروش با صدای عاجزانه التماسم کرد گل بخر
گفتم: برای کی؟
گفت: برای هدیه دادن به عشقت!
گفتم: اگر عشقم به عشقش هدیه داد چی؟!
لحظه ای سکوت کرد
و گفت: پول نداری گ*وه فلسفی نخور
کودک گل فروش آخه اینقد بی اعصاب؟! :|
.
.
.
یکی از آرزوهای لاک پشت اینه که :
به یکی بگه گور بابات و فرار کنه :lol:
.
.
.
یه بار با یه دختره رفته بودم سفره خونه !
بعد یه نیم ساعت قلیون کشیدن دختره گفته کی آب قلیون تموم میشه بریم ؟
از اون موقع هروقت قلیون میبینم جیغ میکشم :lol:
.

جوک
.
.
اینترنت ۱ روزه ، ۱۵ مگابایت  ،  ۵۰۰ تومان
اینو به هر کشوری نشون بدی پناهندگی میدن :|
.
.
.
دقت کردین میری زیربارون دهنتو مث کروکدیل باز میکنی
که یه قطره بارون بره تودهنت،نمیره !
حالا داری بایکی صحبت میکنی،
یه تف کوچولو ازدهنش میاد بیرون صاف میره تو لوزوالمعدت :|
.
.
.
آقا یه نگاه به تبلیغ سایپا کنید قبلنا میگفت :
” سایپا مطمئن” اما حالا میگه :
” سایپا در اندیشه ای متفاوت ”
معلوم نیست چه بلایی میخواد سرمون بیاره :(
.
.
.
ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﮔﺰ ﺑﺨﻮﺭ
ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ
ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ دو ﺗﺎ ﺧﻮﺭﺩﯼ
ﻭﻟﯽ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺨﻮﺭ :lol:
.

جوک
.
.
بدرقه شوهر در فرهنگ ملل
آمریکایی: عزیزم امیدوارم روز موفقى داشته باشى :)
انگلیسى: عزیزم براى نوشیدن چایی عصر بیصبرانه منتظرتم :)
فرانسوى: عزیزم تمام روز بفکرتم تا برگردى :)
ایرانی : دارى میرى این اشغالها رو بزار دم در :|
آشغالا یادت نره :|
آشغالا :|
هوی آشغالارو ببر :|
.
.

جوک
.
حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه عر میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر
بعد با اون صابون زرد گنده ها
که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم
که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو
که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم،
میگفتن: ببین چه راحت خوابیده :| :(